- مشخصات کتاب
- مقدمه
- نهضت دولت عباسی
- منبع خطر برای عباسیان
- سیاست ضد علوی عباسیان
- سیاست عباسی در برابر مردم
- شکست سیاست ضد علوی
- شرایط و علل بیعت
- تشریح موضع امام علیه السلام
- چند پرده از رویدادها
- پاورقی
را از نظر بگذرانیم:
الف طبیعی است که چنین اقدام از سوی مأمون خشم عباسیان را برمی انگیخت؛ کسانی که از پیش تخم کینه را می کاشتند و برادرش امین را بر ضدّ او حمایت می کردند. در برافروختگی شان همین بس که از شنیدن این خبر صاعقه آسا حاضر شدند فرد دون همّتی همچون ابراهیم بن شکله آوازه خوان، برایشان خلیفه بشود. آن ها فرد با کفایتی نداشتند که بازیهای سیاست و زیرکی و نیرنگی دولتمردان را بتواند درک کند.
ب ولی از این همه وحشت چه سود اگر خلافت به کلی از میانشان رخت برمی بست و خون هایشان پیوسته بر زمین ریخته می شد. مأمون در نامه خود به عباسیان این نکته را چنین بیان داشته: «علّت آن که خواستم برای علی بن موسی بیعت بگیرم، گذشته از لیاقت ذاتی وی این بود که خواستم با ایجاد دوستی بین خود و ایشان، خون های شما حفظ شده و حمایت تان کرده باشم … »
شبیه این مطلب در اصل سند ولایتعهدی نیز بیان شده است.
بنابراین آنان باید کمتر خشمناک می شدند، چه در پایان کار حتما خوشحالی فراوان می یافتند، یعنی آن گاه به که به حقیقت امر پی برده می فهمیدند که بازی مأمون به خاطر ابقای عباسیان بر تخت حکمرانی و نابود ساختن بزرگ ترین دشمنانشان می بود. شگردی که مأمون برگزیده بود به مراتب از برخورد مسلّحانه اش با دشمن سودمند تر بود.
ج حق آن است که بگوییم انتخاب امام رضا(ع) از سوی مأمون به عنوان ولیعهد شگرد موفقیّت آمیزی بود. بعدا این موضوع را توضیح می دهیم. این خود دلیل بر زیرکی و تدبیر مأمون بود که می دانست با مشکلات چگونه دست و پنجه نرم